برای دریافت نرم افزار اندروید کلیک کنید دریافت



تفاهم در روابطه زناشویی و زندگی مشترک


معمولا دختر و پسرهایی که قبل از ازدواج این واقعیت را پذیرفته و با آگاهی از این تفاوت های فردی، وارد یک زندگی مشترک شده اند، چالش های کمتری را در زندگی خود احساس می کنند زیرا سطح انتظارات خود را از طرف مقابل، بر این مبنا تنظیم می کنند.


 نکته اساسی در این تفاوت های فردی، این است که اگر زن و شوهر این تفاوت های فردی را به عنوان یک اصل غیر قابل انکار درک نکنند همواره جهان و پدیده های گوناگون زندگی و حتی سطح انتظارات، آرزوها و توانمندی های خود را از دیدگاه خودشان مورد بررسی قرار می دهند و این یعنی شروع اختلاف و هر قدر که تفاوت این متغیرها (انتظارات، آرزوها، توانمندی ها و...) بیشتر باشد میزان درگیری و عمق مشکلات بیشتر خواهد بود. در ادامه به چند مورد از علت های عمده بروز اختلافات زوجین اشاره می کنیم که دختر و پسرها می توانند با توجه به آن ها، تصمیم دقیق تر و اصولی تری برای ازدواج شان بگیرند.


 اختلاف در حوزه معنویت

مرد و زنی که از نظر رعایت و پایبندی به امور معنوی هم کفو نیستند، زندگی بی دغدغه ای نخواهند داشت؛ بنابراین در امر ازدواج، بعد اعتقادی به ویژه جنبه های معنوی آن باید به صورت خاص، مورد توجه قرار گیرد و زن و شوهر مطمئن شوند که در حوزه اعتقادی با هم اختلاف نظر ندارند.


 اختلاف طبقاتی

با آن که زوج های روشنفکر و خانواده های میانه رو، معمولا به اختلاف طبقاتی زیاد اهمیت نمی دهند و تلاش می کنند تا خوشبختی خود را با تفاهم و همکاری تضمین کنند، گاهی سطح متفاوت قدرت اقتصادی و طبقه اجتماعی مشکل ساز می شود. اگر زن از قدرت اقتصادی بالاتری برخوردار و متعلق به خانواده متمولی باشد، این موضوع، ممکن است احساس ضعف و ناتوانی را به مرد منتقل کند که در نتیجه سبب عصبانیت و درگیری او با همسرش می شود و یا بر عکس.


 اختلاف سنی

میزان اختلاف سن زوجین یک امر نسبی است و نمی توان عدد مشخص و قطعی در باره آن مشخص کرد ولی آنچه که با توجه به شرایط جامعه ما مورد توافق نسبی کارشناسان و صاحب نظران قرار دارد حدود 3 تا 5 سال است، ولی مسلم است اختلاف سنی بیش از یک دهه مشکلات زیادی را به همراه دارد چرا که در این صورت آقا و خانم در 2 دوران متفاوتی از رشد سنی و روانی قرار دارند و بالطبع خواسته ها و انتظارات شان متفاوت است. به طور مثال، اگر خانم ۲۵ ساله باشد در صورت آماده بودن شرایط به فکر ادامه تحصیل و یافتن شغل خوب است، حال آن که شوهر ۵۰ ساله اش قبلا به این اهداف رسیده و تمرکزش بر ثبات زندگی و آماده شدن تدریجی برای خانه نشینی است.


 اختلاف در بهره هوشی و میزان تحصیلات

اختلاف زیاد همسران در سطح هوشی و همچنین اختلاف زیاد در میزان تحصیلات، بعضی مواقع، می تواند زمینه ساز مشکل باشد؛ زیرا این 2 نفر در بسیاری از موارد قادر به درک کامل یکدیگر نیستند و این امر سبب ایجاد سوءتفاهم و عدم درک احساسات، عواطف و افکار میان زوجین می شود.

 تفاوت در تیپ شخصیتی

به طور قطع زندگی کردن یک فرد برون گرا در کنار یک فرد درون گرا و منزوی، مشکلات زیادی را به همراه خواهد داشت؛ زیرا این 2 نفر هیچ گاه در مسائلی مانند مسافرت، مهمانی رفتن و مهمانی دادن، معاشرت کردن، حضور در اجتماع و بسیاری از جنبه های دیگر به توافق نمی رسند.


 اختلاف در خلق و خوی

وجود فاصله زیاد در معیارهای اخلاقی پذیرفته شده زوجین، یکی دیگر از عوامل تنش زا در زندگی محسوب می شود. بعضی افراد عصبانی، خشن، متکبر، خودخواه، از خود راضی و بعضی دارای روحیه ای گرم، خوش برخورد، متواضع و مردم دوست هستند. بنابراین توافق اخلاقی یکی از معیارهای اصلی انتخاب همسر به شمار می رود.


 اختلاف در دیدگاه ها

افرادی که نسبت به دنیای اطراف خود همیشه نظر منفی دارند و مدام نیمه خالی لیوان را می بینند، اگر قرار باشد با یک فرد مثبت نگر زندگی کنند به طور قطع مشکل پیدا می کنند، بنابراین دختر و پسرها، قبل از ازدواج، باید به این نکته توجه داشته باشند که دیدگاه طرف مقابل شان درباره زندگی و اتفاقات آن چگونه است.

 اختلاف در علایق و سلیقه ها

اختلاف سلیقه یک امر طبیعی است ولی اگر این اختلاف، در راستای توافق و همسویی بین زن و شوهر تعدیل نشود، امکان بروز ناسازگاری افزایش می یابد؛ بنابراین جوانان قبل از ازدواج باید تا حدودی با علایق اصلی یکدیگر آشنا شوند و حداقل، مطمئن شوند که تضادی بین علایق آنها با علایق همسرشان وجود ندارد.


 اختلاف در خواسته ها و آرزوها

یکی از مواردی که زمینه بروز درگیری در زندگی را فراهم می کند، همین سطح آرزوها و انتظارات است و بدیهی است که اگر خواسته های یکی از زوجین بسیار ایده آل و رویایی بوده و طرف مقابل دارای توقعات پایین و حداقلی باشد تا زمانی که تعدیل خواسته های رویایی و ارتقای انتظارات ناچیز و سطح پایین انجام نگیرد، همیشه در زندگی مشکل خواهند داشت و شایسته است که در گفت وگوهای قبل از ازدواج جوانان عزیز به این نکته توجه داشته باشند.

 نارضایتی در زندگی زناشویی

در بسیاری موارد مشاهده می شود که زن و شوهر بدون توجه به این که طرف مقابلشان دارای افکار و سلیقه های خاص خود است و یا جنسیت مخالف دارد، انتظار دارند که دقیقا مانند او فکر و رفتار کند. اگر هر یک از زوجین قبل از بیان انتظارات و خواسته های خود، قدری در رابطه با ویژگی های شخصیتی و شرایط و توانمندی های طرف مقابل بیندیشند بسیاری از دلخوری ها به وجود نخواهد آمد . زیرا تا زمانی که خواسته ای مطرح نشده است طبیعتا گلایه ای هم وجود ندارد ولی اگر تقاضایی غیرمعقول و غیرمنطقی مطرح شد و پاسخ داده نشد آنگاه فرد متقاضی خود را مغبون و شکست خورده و یا بی ارزش تلقی می کند و طرف مقابل هم در صدد بیان دلایل و توجیه رفتار خود بر خواهد آمد و این یعنی شروع مجادله و درگیری. نکته مهمی که زوجین باید به آن توجه داشته باشند این است که هیچ دو نفری وجود ندارند که همیشه و در همه موارد دقیقا مثل هم فکر کنند و رفتاریکسانی داشته باشند . حتی دوقلوهای همسان نیز در زمینه افکار و رفتارهای خود، ویژگی هایشان کاملا منطبق بر هم نیست. در واقع وجود اختلاف سلیقه ها و مطابقت نداشتن عقاید و نیازها به ویژه در اوایل زندگی مشترک طبیعی است زیرا این دو نفر در دو خانواده مختلف با فرهنگ های مختلف و شیوه های متفاوت تربیت شده و رشد کرده اند. در این فرآیند زن و شوهری موفق خواهند بود که بتوانند به درستی این تفاوت ها را مدیریت کنند و با تعدیل انتظارات خود و پذیرش برخی خواسته های طرف مقابل به یک توافق نسبی دست پیدا کنند .


 نارضایتی در زندگی مشترک به دلیل نداشتن درک متقابل

شناخت ویژگی های فردی و روحیات طرف مقابل و نیز شناخت قابلیت ها و توانمندی های او یکی از پیش نیازهای رسیدن به درک متقابل زوجین است . بنابر این مادامی که این شناخت کامل نشده است و یا شناخت حاصله بر مبنای واقعیت نباشد یقینا درک شدن و درک کردنی در کار نخواهد بود . اگر زن و شوهر بخواهند روحیات و خواسته های خود را به دیگری تعمیم دهند و یا افکار و سلایق خود را به همسر خود تحمیل کنند زمینه بی اعتمادی و رنجوری یکدیگر را فراهم کرده اند زیرا کسی که سالیان زیادی را با این روحیات زندگی کرده و خو گرفته است به راحتی نمی تواند این تغییرات را بپذیرد و در مقابل آن مقاومت می کند . بسیاری از خانم ها اظهار می کنند که شوهرانشان اصلا به حرفشان گوش نمی دهند و به همین دلیل هم ناراحت هستند ولی اگر یک خانم وقت شناسی نداشته باشد، انتظاراتش هم منطبق بر توانایی های شوهرش نباشد و خارج از توان او باشد و بدون مقدمه و بدون اینکه اجازه بدهد شوهرش رفع خستگی کند و بلافاصله به محض روبه رو شدن با او و قبل از هرگونه سلام و احوالپرسی شروع کند به گلایه کردن و مطرح کردن خواسته ها، آیا باز هم حق دارد که ناراحت باشد؟ آیا شوهر چنین خانمی مستحق مجازات خواهد بود؟


 نارضایتی در زندگی زناشویی به دلیل آشنایی نداشتن با مهارت های زندگی و ارتباطی

بسیاری از اختلافات و نارضایتی ها بر اثر نداشتن آگاهی به وجود می آید. وقتی که بیشتر آقایان درباره شخصیت زن و خواسته های او هیچ اطلاعاتی نداشته باشند و حتی ندانند که چه مردهایی و با چه ویژگی هایی مورد علاقه خانم ها هستند یا بیشتر خانم ها نمی دانند که یک مرد از همسرش چه انتظاراتی دارد و یا حتی به بدیهی ترین وظایف زناشویی در قبال مردان آشنا نیستند چگونه می خواهند در انجام تعهدات و تکالیف خود نسبت به همسر و فرزندان به درستی رفتار کنند ؟ شاید بخشی از این ناآگاهی مربوط به خانواده و والدین باشد ولی نقش جامعه و سازمان های مسئول در این فرآیند را نباید نادیده گرفت . اگر امر آموزش قبل از ازدواج و به ویژه از سن ازدواج شروع شود و در هر مرحله مهارت های لازم به دختران و پسران جوان داده شود و مسائلی که برای رسیدن به یک توافق در زندگی نیاز دارند به طور صحیح برایشان مطرح شود، آن‌ها با آمادگی بیشتری وارد زندگی مشترک می شوند و اختلافات موجود را بهتر مدیریت خواهند کرد. ادامه روند آموزش برای زوجین اهمیت حیاتی دارد چرا که در هر مرحله از زندگی مشترک ممکن است نوع خاصی از مشکلات و نیازها بروز کند که به عنوان مثال مسائلی مانند نحوه رفتار با همسر در محیط های خصوصی و عمومی، شیوه های تربیت فرزندان ، مسائل اقتصادی و … هر یک در یک برهه از زمان اولویت بیشتری پیدا خواهد کرد و آموزش ها نیز باید متناسب با این اولویت ها باشد.

سایر عوامل موثر در ایجاد نارضایتی در زندگی زناشویی

سایر عواملی که در ایجاد این نارضایتی می تواند نقش داشته باشد مانند اهمیت دادن زیاد به مادیات، تجمل گرایی ، چشم و هم چشمی، دخالت های اطرافیان و مقایسه کردن ها را نیز نباید از نظر دور داشت؛ زیرا هرکدام از این عوامل به نوبه خود بخشی از تنش ها و درگیری ها را رقم می زند. ازدواج بدون تحقیق و آگاهی نیز در شکل گیری این وضعیت دخالت دارد. نکته آخر اینکه شایسته است که نتایج این گونه بررسی ها باعث شود افراد یک بازنگری اساسی در وضعیت زندگی خانوادگی خود داشته باشند و مسئولان امر نیز توجه بیشتری به این مقوله کنند و تمهیدات لازم برای خروج از این وضعیت را بیندیشند.

مواردی که در زندگی زن و شوهر سبب اختلاف می شود


 خسّت(خسیس بودن)

یکی از مواردی که زندگی زناشویی را سخت و مشکل می سازد؛ خسّت است.

 عصبانیت

زن یا مرد عصبانی زندگی را بر دیگری دشوارمی سازد. حساسیت های بی مورد و پرخاش و توهین و بی احترامی صفات مذمومی هستند که علاوه بر آن که طرف مقابل را ناراحت می کنند، به خود شخص نیز زیان می رسانند. در چنین مواقعی باید آرامش خود را حفظ کرد، آنگاه خشم همسر را آرام و توجه او را به امور دیگری جلب نمود و برای پالایش روانی او گفتگویی دو نفره انجام داد تا وی با بیان ناراحتی ها آرام گیرد.

 دورویی

 زن و مردی که با دو شخصیت با هم مواجه شوند و در ظاهر و باطن یک رنگ نباشند؛ زندگی مطلوبی نخواهند داشت. زندگی ای که در آن صداقت و صمیمیت نباشد؛ اعتماد و اطمینان از آن رخت بر خواهد بست و اضطراب و تزلزل روانی بر آن حاکم خواهد بود.

 دروغ

 فرد دو رو کسی است که تظاهر به نیکوکاری و پاکدامنی می کند ولی در باطن طور دیگری می باشد؛ امّا دروغگو کسی است که هر جا مصلحت و نفع خود را بسنجد واقعیت را تحریف می کند و بنا به میل خود کردار و رفتارش را تنظیم می نماید. دروغ نیز مانند دورویی بنیان خانواده را متزلزل می کند و اعتماد را از بین می برد.

 پنهان کاری

 پنهان کاری عبارت از آن است که یکی از زوجین بدون نظر و اطلاع همسر خود و در غیاب او مبادرت به انجام اعمالی بنماید و این اعمال را چه خوب و چه بد از همسر خود پنهان دارد. چنین رفتاری ولو به نفع خانواده باشد ، اعتماد را از بین می برد. گاه این گونه رفتارها در جهتی است که فرد به نفع خود و یا خویشاوندان نسبی و به ضرر همسر و زندگی مشترک انجام می دهد. این گونه اعمال بتدریج بنیان خانواده را به هم می ریزد ، هر یک از زوجین را نسبت به رفتار دیگری بدبین و ناراحت می نماید و به عکس العمل وا می دارد.

 پرخاشگری و خشونت

 پرخاشگری به رفتاری اطلاق می شود که ” هدفش اعمال صدمه و رنج” باشد. مثلاً زنی که غذای مورد علاقه شوهرش را نمی پزد و یا آن را می سوزاند ، یا شوهری که از زنش مرتباً انتقاد می کند و به او غـُر می زند. هر یک از این رفتارها بخشی از عناصر یک رفتار پرخاشگرانه بوده و موجب از هم پاشیدگی بنیاد زندگی زناشویی می گردد. خشونت و عکس العمل های زننده و شدید چه از طرف زن و چه از طرف شوهر قدرت تحمل طرف مقابل را تضعیف می نماید و زندگی را برای هر دو مشکل می سازد. در خانواده ای که خشونت حاکم است ،عاطفه و رفتار انسانی رخت بر می بندد و محیط تربیتی نامناسبی از نظر تربیت فرزندان ایجاد می شود.

 لجاجت

 از دیگر عوامل بنیان کن در خانواده لجاجت است. این حالت بین زن و مرد زیاد دیده می شود و گاه به جایی می رسد؛ که حرکات لجوجانه به شکستن وسایل خانه منتهی می گردد. چنانچه این حالت، وضعیت افراطی به خود بگیرد ، چه بسا به طلاق و از هم پاشیدگی خانواده منتهی گردد.

 خودبینی و تحقیر دیگری

 خودبینی یا تصویر ذهنی هر کس از شخصیت خویش ، از مجموع تصورهای او درباره توانایی ها ، احساس ها ، اندیشه ها ، آرزوها ، داوری ها ، و کوشش های وی تشکیل می شود.

معمولاً کسانی که خود کم بین هستند، گرفتار عقده حقارت اند، و خود را کمتر، بی مقدارتر و زبون تر از دیگران احساس می کنند؛ افرادی که دچار خود بزرگ بینی هستند ؛ مبتلا به تکبر ، نخوت ، خودستایی و جاه طلبی اند ؛ چنین افرادی سعی می کنند با تحقیر دیگران ، بزرگ نمایی کنند. زن یا شوهری که بخواهد همسر خود را تحقیر کند، و خود را بالاتر احساس کند و خوبی های خود را به رخ دیگری بکشد ، با دست خود تیشه به ریشه زندگی زناشویی خویش می زند.

 بی انضباطی

 مرد یا زنی که اساس رفتار خود را بر بی انضباطی قرار دهد ، مورد اعتراض همسر خود قرار می گیرد. گاه بی انضباطی منجر به بی اعتمادی می شود و گرمی و شادمانی را از خانواده می گیرد. مردی که شب دیر به خانه می آید و زمانی را برای تفریح ، مسافرت و معاشرت با زن و فرزندان خود در نظر نمی گیرد، موجبات نارضایتی خانواده خود را فراهم می آورد.

وجوهی از اختلاف های زناشویی تفاوت هایی فردی یک اصل مسلّم غیر قابل انکار است که برای نظام اجتماع و طبیعت ضروری است. به پیروی از این اصل طبیعی، بین زن و شوهر اختلاف وجود دارد و تا زمانی که این اختلاف ها فاصله زیادی نداشته باشد و با گذشت و چشم پوشی همآهنگ شود، مشکلی را ایجاد نمی کند. مواردی از اختلاف هایی که ممکن است، منجر به ناهمنوایی و ناسازگاری شود، عبارت است از:

اختلاف در خواسته ها

 یکی از عواملی که در انتخاب همسر و زندگی زناشویی باید مورد توجه قرار گیرد ، خواسته های زن و شوهر است. زن یا شوهری که دارای خواسته های ایده آل و متفاوت از دیگری باشد و در تعدیل آن اقدام نکند ؛ احتمال ناسازگاری در زندگی زناشویی از این جهت وجود خواهد داشت.

 اختلاف در سلیقه ها و علاقه ها

 وجود اختلاف سلیقه و علاقه در افراد طبیعی است؛ ولی چنانچه در برنامه های زندگی خانوادگی، این اختلاف در جهت هماهنگی بین زن و شوهر تعدیل نشود؛ احتمال آن دارد که به ناسازگاری منتهی گردد.

اختلاف در دیدگاه ها

 انسان موجودی است با آرزوهای نامحدود ، او هر چه بیشتر داشته باشد ؛ بیشتر هم می خواهد و برآورده شدن هر نیازی به جای کاستن از آرزوهای انسان ، نیازهای تازه ای را هم بر می انگیزاند. چنانچه زن و شوهری با دیدگاه ها و آرزوهای متفاوت که احتمال حصول به آن کم باشد ؛ نتوانند در زندگی زناشویی خود هماهنگی ایجاد کنند ، زندگی شاد و موفقی را نخواهند داشت.

 اختلاف در خلق و خوی

 بعضی افراد عصبانی ، خشن ، متکبّر، خودخواه ، از خود راضی ، و بعضی دارای روحیه ای گرم ، خوش برخورد ، متواضع و مردم دوست می باشند ؛ بنابراین توافق اخلاقی در صدر عوامل انتخاب همسر قرار دارد.

 اختلاف در میزان هوش

 اختلاف سطح هوشی همسران نسبت به یکدیگر ، ممکن است در زندگی زناشویی آنان مشکلاتی ایجاد نماید. بنابراین در نظر گرفتن بهره هوشی و اختلاف سطح معقول در این زمینه خالی از اهمّیت نیست.

 اختلاف در ابعاد معنوی

 مرد و زنی که از نظر رعایت و پایبندی به امور معنوی اختلاف سطح دارند ، زندگی بی دغدغه ای نخواهند داشت. بنابراین در امر ازدواج بُعد اعتقادی به ویژه جنبه های معنوی آن باید مورد توجه خاص قرار گیرد.


 قالَ رَسُولُ اللهِ – صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه – :


 أحسَنُ النّاسِ إیماناً أحسَنُهُم خُلُقاً و ألطَفُهُم بِأهِلهِ.
«بحار الأنوار، ج ۷۱، ص ۳۸۷»
پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – فرمود: نیکوترین مردم از نظر ایمان، خوش اخلاق ترینِ آنها و مهرورزترین شان با خانواده خود است.

 قالَ رَسُولُ اللهِ – صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه – :


  جُلُوسُ المَرءِ عِندَ عِیالِهِ أحَبُّ إلَی اللَّهِ مِنِ اعْتِکافٍ فی مَسجِدی هذا.
«تنبیه الخواطر، ج ۲، ص ۱۲۲»
پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – فرمود: نشستن مرد پیش زن و فرزندنش، نزد خداوند محبوب تر است از اعتکاف در این مسجد من.


  قالَ رَسُولُ اللهِ – صلی الله علیه و آله – :

 

إذا حَمَلَتْ الْمَرْئَةُ کانَتْ بِمَنْزِلِهِ الصَّائِمِ الْقائِّمِ الْمُجاهِدِ بِنَفْسِهِ وَ مالِهِ فِی سَبِیلِ اللهِ فَإذا وَضَعَتْ کانَ لَها مِنَ الْأجْرِ ما لا یَدْریِ أحَدٌ ما هُوَ لِعِظَمِهِ … .
«وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۷۵»
پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – فرمود: آنگاه که زن حامله شود چنان است که با دهان روزه به جهاد مالی و جسمی در راه خدا بپردازد و هنگامی که زایمان کند، برای او اجر و پاداش عظیمی است که کسی قادر به محاسبه آن نخواهد بود و آنگاه که به شیر دادن فرزند می پردازد، در هر مرتبه چنان است که بنده ای از اولاد اسماعیل پیامبر را در راه خدا آزاد کرده باشد و آنگاه که بچه را از شیر گرفت، فرشته ای به پهلویش می زند و می گوید: همه گناهانت آمرزیده شد.